عاشورا را شیعه، با همهى وجود نگه داشتند. شما ببینید در طول سالهاى متمادى، قرنهاى متمادى، یاد امام حسین، نام امام حسین، تربت امام حسین، عزاى امام حسین هرگز از بین مردم پیرو اهل بیت و مؤمنِ به اهل بیت خارج نشد؛ این را رها نکردند؛ هرچند خیلى تلاش شد. حالا شما قضیهى متوکّل و بستن راه را شنیدهاید. اینها آن کارهاى چاروادارى، مخالفتهاى چاروادارى بوده است. مخالفتهاى بسیار زیادى در طول زمان به شکلهاى ظاهراً علمى، به شکل احساساتى، به شکل تجربهاى انجام دادند، ولى شیعه نگه داشته است و باید نگه دارد.
مىگویند چرا ماتم و گریه و اشک را در بین مردم رواج مىدهید؟ این ماتم و اشک براى ماتم و اشک نیست، براى ارزشهاست. آنچه پشت سر این عزاداریها، بر سر و سینه زدنها، اشک ریختنها وجود دارد، عزیزترین چیزهایى است که در گنجینهى بشریت ممکن است وجود داشته باشد؛ او همان ارزشهاى معنوىِ الهى است. اینها را مىخواهند نگه دارند که حسینبنعلى مظهر این ارزشها بود. یادِ آنهاست؛ زنده نگه داشتن آنهاست.
و ملت اسلام اگر نام حسین را و یاد حسین را زنده نگه بدارد و آن را الگو قرار بدهد براى خود، از همهى موانع و مشکلات عبور خواهد کرد. لذاست که ما در انقلاب اسلامى، در نظام جمهورى اسلامى از صدر تا ذیل، همه ـ مردم، مسئولین، بزرگان، شخص امام بزرگوار ما ـ بر روى مسألهى امام حسین و مسألهى عاشورا و همین عزاداریهاى مردمى، تکیه کردند و جا دارد. این عزاداریها جنبهى نمادین دارد، جنبهى حقیقى هم دارد؛ دلها را نزدیک مىکند، معارف را روشن مىکند.
البته گویندگان، وعاظ، مداحان، سرایندگان، همه باید توجه داشته باشند که این یک حقیقت عزیز است؛ با آن نبایست بازى کرد؛ حقایق ماجراى عاشورا را بازیچه نباید قرار داد. هر کسى یک چیزى به آن اضافه بکند، خرافهاى را به آن وصل بکند، کارهاى غیر معقول را به نام عزادارى انجام بدهد، اینها نباید باشد؛ اینها طرفدارى از امام حسین نیست. یک وقتى ما راجع به مسألهى تظاهرات قمه، مطلبى را گفتیم، یک عدّهاى گوشه کنار صداشان بلند شد که آقا! این عزادارى امام حسین است؛ مخالفت نشود با عزادارى امام حسین! این، مخالفت با عزادارى نیست؛ مخالفت با ضایع کردن عزادارى است. عزادارى امام حسین را نباید ضایع کرد. منبر حسینى، مجلس حسینى، محل بیان حقایق دینى، یعنى حقایق حسینى است. شعر در این جهت، حرکت در این جهت، نوحه و مدیحه در این جهت باید باشد. شما دیدید در آن محرّم سال 57، دستجات سینهزنى ما در بعضى از شهرستانها مثل یزد و شیراز و جاهاى دیگر شروع شد و بعد هم گسترش پیدا کرد به همهى کشور؛ سینه مىزدند و حقایق روز را در نوحههاى خودشان بیان مىکردند؛ با ارتباط دادن و اتصال دادن اینها به ماجراى عاشورا، که درست هم هست.
مرحوم شهید مطهرى سالها قبل از انقلاب در این حسینیهى ارشاد فریاد مىکشید که: واللَّه ـ قریب به این مضمون ـ بدانید شمر، امروز ـ اسم نخستوزیرِ آن روز اسرائیل (صهیونیست) را مىآورد ـ اوست. واقع قضیه هم همین است. ما شمر را لعنت مىکنیم، براى اینکه ریشهى شمر شدن و شمرى عمل کردن را در دنیا بکنیم؛ ما یزید و عبیداللَّه را لعنت مىکنیم، براى اینکه با حاکمیت طاغوت، حاکمیت یزیدى، حاکمیت عیش و نوش، حاکمیت ظلمِ به مؤمنین در دنیا مقابله کنیم. حسینبنعلى قیامش براى این بود که بینى حاکمیتهاى علیه ارزشهاى اسلامى و انسانى و الهى را به خاک بمالد و نابود کند؛ و همین کار را هم امام حسین با قیام خود کرد.
مجالس ما؛ مجالس حسینى، یعنى مجالس ضد ظلم، مجالس ضد سلطه، مجالس ضد شمرها و یزیدها و ابنزیادهاى زمان موجود، زمان حاضر، معنایش این است. این استمرار ماجراى امام حسین است.
و امروز دنیا پر از ظلم و جور است. شما ببینید چه مىکنند؛ در فلسطین چه مىکنند، در عراق چه مىکنند، در کشورهاى گوناگون چه مىکنند، با ملتهاى دنیا چه مىکنند، با فقرا چه مىکنند، با ثروتهاى ملى کشورها چه مىکنند. ابعاد عظیم حرکت حسینبنعلى (علیهالسّلام) شامل همهى این میدان وسیع مىشود. امام حسین نه فقط براى شیعه، نه فقط براى مسلمانها، بلکه براى احرار عالم درس دارد.
رهبر آزادىبخش نهضت هند در شصت سال، هفتاد سال قبل اسم حسینبنعلى را آورد؛ گفت من از او یاد گرفتم؛ در حالى که هندو بود؛ اصلاً مسلمان نبود. در بین مسلمین هم همینطور است. ماجراى امامحسین این است. شما گنجینهدارِ یک چنین جواهر ذى قیمتى هستید که همهى بشریت مىتواند از او بهره برد و استفاده کند.
جهتگیرى در عزادارى امام حسین به این نحو باید باشد: گسترش تبیین، بیان، آگاهسازى، محکم کردن ایمان مردم، روح تدین را در مردم گسترشِ دادن، روح شجاعت و غیرت دینى را در مردم زیاد کردن، حالت بىتفاوتى و سکر و بىحالى را از مردم گرفتن؛ اینهاست معناى قیام حسینى و بزرگداشت عزادارى امامحسین (علیهالسّلام) در زمان ما. لذا زنده است، همیشه هم زنده خواهد بود.
جنبهى عاطفى آن هم تأثیرگذارِ بر روى عواطف و احساسات همهى مردم است. جنبهى عمقى و معنوى آن، صاحبان فکر و بصیرت را آگاه مىکند؛ روشن مىکند. بنده بارها در طول این سالها این جملهى امیرالمؤمنین (علیهالصّلاة والسّلام) را عرض کردهام که فرمود: «ألا لا یحمل هذا العلم إلّا أهل البصر والصّبر»؛ این پرچم ـ پرچم انسانیت، اسلام، توحید ـ را آن کسانى که داراى این دو خصوصیتند، مىتوانند بر دست بگیرند و بلند نگه دارند؛ «البصر والصّبر»؛ بصیرت و استقامت. امام حسین (علیهالسّلام) مظهر بصیرت و استقامت است.
پیروان امام حسین هم همین را نشان دادند و بعد از گذشت قرنها، آن روزى که رهبر شایستهاى در میان آنها پیدا شد، این حرکت عظیم را به وجود آوردند. انقلاب عظیم اسلامى یک ماجراى عظیمى است؛ داستان عظیمى است. ما در وسط قضیه قرار گرفتهایم، ابعاد عظیم این حادثه براى ما خیلى روشن نیست؛ آیندگانِ تاریخ و کسانى که امروز بیرون از این مجموعه هستند، آنها بیشتر از ما ابعاد و عظمت این حرکت را مىبینند. در دنیایى که همهى پول و ثروت و قدرت و سیاست و همه چیز و همه چیز در جهت ضد ارزشهاى انسانى و دینى است، ناگهان در یک نقطهى حساس عالم ـ نقطهى حساس جغرافیایى عالم ـ یک نظامى سر بلند کند، یک ملتى قیام کند براى به دست گرفتن پرچم ارزشها؛ و ارزشهاى انسانى را سر دست بگیرد، نداى توحید بدهد، معجزه است؛ معجزهى زمان ما این است. بعد از همه طرف به او حمله کنند؛ بزرگ و کوچک، طاغوتها و طاغوتچهها با همهى توانشان بریزند سر او، و در عین حال او نه فقط شکست نخورد، بلکه بسیارى از آنها را شکست بدهد؛ آنها را عقب براند، که امروز شما دارید مىبینید نشانههاى عقبرفتِ استکبار را. در این مبارزه ملت ایران پیروز شد.
مطالب مرتبط:
ـ ویژه نامه محرم در سایت دفتر
ـ بیانات مقام معظم رهبرى در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویر احمد» در آستانه ماه محرّم
ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مداحان و شاعران اهل بیت