رهبر معظم انقلاب، امام خامنهاى دام ظله:
نگاه کنید ببینید با معیارهاى جمهورى اسلامى، در میان نامزدهاى انتخاباتى چه کسى کفایت و نشاط و توانایى لازم را دارد و مى تواند وارد این میدان شود و با چالشهاى گوناگون دست و پنجه نرم کند و تحت تأثیر دشمن نیست و دشمن از آمدن او خوشحال نمىشود.
...
معیارها، معیارهاى روشنى است. جوسازى و تبلیغات دروغین و براق و رنگین نباید انسان را از شناخت حقیقت دور بدارد.
البته یکى از معیارها هم این است که هرچه دشمنان این ملت مى خواهند، عکس آن باید عمل کرد. چیزى که آنها مى خواهند، خیر ملت نیست. آنها منافع خودشان را دنبال مىکنند. ... اگر جهتى را نشان دادند و به جایى تمایلى داشتند، معلوم است که منافع آنها در آن است؛ که درست نقطهى مقابل منافع ملت و نظام جمهورى اسلامى است و باید با آن مخالفت کرد؛ همان معیارى که امام (رضوان اللَّه علیه) به ما گفتند.
بیانات در دیدار هزاران نفر از دانشجویان بسیجى؛ 5خرداد 1384
با توجه به بیانات امام خامنه ای (دام ظله) مبنی بر معیار قرار دادن «امتیازات و نقاط ضعف» دولت قبلی برای انتخاب دولت آینده؛ ان شا الله مجموعه صوتی «امتیازات و نقاط ضعف» به صورت چند قسمتی در اختیار شما قرار می گیرد. در این مجموعه از بیانات راهگشای مقام معظم رهبری، طی سال های 84 تا 92 بهره گرفته شده است.
بخش اول (احیای گفتمان انقلاب)
بخش دوم (فرهنگ)
بخش سوم (عدالت محوری)
جهت دانلود به این آدرس (+) مراجعه فرمایید
بسیج، جمع فداکارى از مردمند، براى مردم؛ تشکیل یک مجموعهاى در حرکت عظیم یک ملت مجاهد. حضور در دفاع، حضور در علم، حضور در هنر، حضور در سازندگى، حضور در سیاست، در فرهنگ، در کمک به مستضعفان، در کمک به درماندگان، در تولید، در فناورى، در پیشبرد مسائل گوناگون کشور، در ورزش، در درخششهاى بینالمللى، در هر کار خیر؛ این حرکت بسیج است؛ حرکتى مردمى، براى مردم، در دل مردم، از خود مردم، از همهى قشرها، زنان، مردان، جوانان، پیران، نوجوانان، از اصناف گوناگون؛ یعنى تشکیل یک مجموعهى حزبالله واقعى.بسیج سیاسى است، اما سیاستزده نیست، سیاسىکار نیست، جناحى نیست؛ بسیج مجاهد است، اما بىانضباط نیست، افراطى نیست؛ بسیج عمیقاً متدین و متعبد است، اما متحجر نیست، خرافى نیست؛ بسیج بابصیرت است، اما ازخودراضى نیست؛ بسیج اهل جذب است - گفتهایم جذب حداکثرى - اما اهل تسامح در اصول نیست؛ بسیج غیور است، پاسدار خطوط فاصل است؛ بسیج طرفدار علم است، اما علمزده نیست؛ بسیج متخلق به اخلاق اسلامى است، اما ریاکار نیست؛ بسیج در کار آبادکردن دنیاست، اما خود اهل دنیا نیست. این شد یک فرهنگ.
فرهنگ بسیجى یعنى آن مجموعهى معرفتها و روشها و منشهائى که میتواند مجموعههاى عظیمى را در ملت به وجود بیاورد که تضمینکنندهى حرکت مستقیم و پایدار اسلامى آن ملت باشند. این یک تفکر است؛ در ذهن هم نیست، در خارج و در عینیت وجود دارد. حرکت بسیجى، سرنوشت ایران را، بلکه سرنوشت فراتر از ایران را تغییر داد، تعیین کرد. از روز اول، بسیجیان امام ما در میدانهاى گوناگون انقلاب تا پیروزى انقلاب و تا پس از انقلاب حرکتى کردند که ماندگار شد، الگو شد، یادگار ملت ایران در عرصهى تاریخ شد. امروز جوانان نیویورک و کالیفرنیا هم شعارهاى مردم مصر و تونس را تکرار میکنند، از آنها الهام میگیرند؛ انکار هم نمیکنند. جوانان مصر و تونس هم از حزبالله و حماس و جهاد اسلامى الهام گرفتهاند و فرا گرفتهاند و پنهان نکردند. و معلم اول در عصر جدید، بسیجىِ امام بزرگوار ما بود؛ که همه از بسیجىِ امام بزرگوار فراگرفتند و از جانبازان و سربازان و فداکاران این انقلاب یاد گرفتند که چگونه میتوان اسطورههاى قدرت مادى را شکست، چگونه میتوان به نام خدا بتها را شکست، چگونه میتوان ایستاد، چگونه میتوان مقاومت کرد.
اینها حقایقى است که امروز وجود بسیج، عینیت بسیج، حرکت بسیج، هدفهاى بسیج، ما را به این حقایق آشنا میکند.
از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار نمونه ی بسیج سراسر کشور(6/9/90)
روزهای آخر جنگ طرحی برای عملیات در محور کوشک و طلائیه تهیه شده بود و 300 الی 400 گردان آماده عملیات شدند. میزان موفقیت را بالای 70 درصد، اسرای دشمن را 5 تا 6هزار نفر و کسب غنائم بسیاری را هم برآورد کردهاند.
مقام معظم رهبری با آنکه موافق اجرای عملیات بودند، اما موافقت امام را نیز شرط دانستند، از این رو با حضرت امام تماس تلفنی گرفتند و پس از بررسی موضوع، پاسخ امام (ره) این بود: «من صلاح نمیدانم که این عملیات انجام شود» مقام معظم رهبری هم گفتند: «چشم، هر چه شما بفرمایید.»
فرماندهان تلاششان این بود که دوباره صحبتی با امام بشود، اما معظمله فرمودند: «ما همه همچون اسلحهای هستیم که گلنگدن آن کشیده شده، فشنگ هم آماده است و ما مثل همان گلوله هستیم که اگر امام انگشتش را تکان دهد و ماشه را بچکاند ما شلیک میشویم، اگر نه ما آماده و منتظر آن اشاره انگشت حضرت امام میمانیم.»
(مأخذ: مرکز خبر حوزه به نقل از نویسنده کتاب امیر حماسهها)
«به نظر من اولیترین نقطهای که انسان خوب است به فکر بیفتد، رابطهی خودش با خداست. اول سال که میشود انسان فکر کند که خب حالا این سال و قبلش هر جور بود، گذشت و الآن یک مقطع جدیدی است؛ یک رابطه جدیدی تعریف کنیم با خدای متعال.»
این جملات، بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب ایشان است.
فایل صوتی گزیدهی آن را از اینجا بشنوید.
کتاب شیطانى «آیات شیطانی» که به سفارش گیلون ریتکن (رئیس صهیونیست انتشارات وایکینگ) توسط سلمان رشدی مسلمان هندیتبار تبعهی انگلیس و عضو انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان نوشته و در 2 سپتامبر 1988 (4 مهر 1367) منتشر شد، بر کسى ناآشنا نیست. این کتاب، دربردارنده وقیحانهترین اهانتها به ساحت مقدس پیامبر(ص) و قرآن است که معتقدات مسلمانان را به سخره گرفته است.
به دنبال انتشار این کتاب موهن، حضرت امام خمینى (ره) در 25 بهمن 1367 حکم به ارتداد و مهدورالدم بودن نویسنده و ناشرین مطلع کتاب کردند. متن این حکم تاریخى بدین شرح است:
بسمه تعالی
«انالله و انا الیه راجعون»
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب آیات شیطانى که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور مىخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هرکس در این راه کشته شود، شهید است. انشاءاللّه. ضمناً اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
روح الله الموسوی الخمینی 25-11-1367
به دنبال آن، سایر مراجع دینی قم و مشهد در حمایت از این حکم شرعی و اعلام اعتراض به انتشار این کتاب درسهای خود را تعطیل کردند. آیتالله خامنهای که آن زمان رئیسجمهور بودند، در پیامی رادیویی به تبیین حکم امام(ره) پرداختند و حمایت کامل دولت را از آن اعلام نمودند. دولت نیز در همین راستا روز چهارشنبه 26 بهمن 1367 را عزای عمومی اعلام کرد. تظاهرات مردمی در ایران و سایر کشورهای اسلامی آغاز شد و مسلمانان انگلیس اقدامات اعتراضی خود را گسترش دادند.
یکى از خاطرات خیلى جالب من، آن شب اوّلى است که امام وارد تهران شدند؛ یعنى روز دوازدهم بهمن - شب سیزدهم - شاید اطّلاع داشته باشید و لابد شنیدهاید که امام، وقتى آمدند، به بهشت زهرا رفتند و سخنرانى کردند، بعد با هلىکوپتر بلند شدند و رفتند.
تا چند ساعت کسى خبر نداشت که امام کجا هستند! علّت هم این بود که هلىکوپتر، امام را در جایى که خلوت باشد برده بود؛ چون اگر مىخواسشت جایى بنشیند که جمعیت باشد، مردم مىریختند و اصلاً اجازه نمىدادند که امام، یک جا بروند و استراحت کنند. مىخواستند دور امام را بگیرند.
هلىکوپتر در نقطهاى در غرب تهران رفت و نشست، بعد اتومبیلى امام را سوار کرد. همین آقاى «ناطق نورى» اتومبیلى داشتند، امام را سوار مىکنند - مرحوم حاج احمد آقا هم بود - امام مىگویند: مرا به خیابان ولىعصر ببرید؛ آنجا منزل یکى از خویشاوندان است. درست هم بلد نبودند؛ مىروند و سراغ به سراغ، آدرس مىگیرند، بالاخره پیدا مىکنند - منزل یکى از خویشاوندان امام - بىخبر، امام وارد منزل آنها مىشوند!
محمّد رضا طاهری، مداح اهل بیت(ع) (+)
خاطرم هست زمانی آقا در جمع مداحان نکتهای فرمود و تأکید کرد: من توصیه میکنم چارچوبی برای خود مشخص کنید یا مناقب اهل بیت (ع) را بگوئید و یا پند بخوانید...قبل از روضه و نوحه...
من هم بر همین اساس در یکی از شبهای محرم پندی خواندم که بعد از مراسم آقا به من گفتند: مقداری از آن چیزی که گفتم انجام شد...
در مراسمی دیگر نزدیک نیم ساعت وقت داشتم و میخواستم توصیه ایشان را هم اجرا کنم و قدری پند بخوانم. طبق عادت همواره خواندن غزل امام زمان (عج)، غزل مصیبت، روضه و نوحه خوانی از برنامههای من در مراسمهاست.
دوستان گفتند وقت ضیق است و پند نخوان! اما از ته دل علاقه داشتم بخوانم و خواندم.
آقا بعد از مراسم با رضایت از مراسم گفتند: «آنچه خواستم انجام شد. گاهی دو بیت شعر کار یک سخنرانی را انجام میدهد».
در مجالس عزادارى ماه محرّم، این سه ویژگى باید وجود داشته باشد:
1. عاطفه را نسبت به حسینبنعلى و خاندان پیغمبر(ع) بیشتر کند. (عُلقه و رابطه و پیوند عاطفى را باید مستحکمتر سازد.)
2. نسبت به حادثهى عاشورا، باید دیدِ روشن و واضحى به مستمع بدهد.
3. نسبت به معارف دین، هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان ـ ولو به نحو کمى ـ کند.
...
بیان ماجراى عاشورا، فقط بیان یک خاطره نیست. بلکه بیان حادثهاى است که داراى ابعاد بىشمار است. پس، یادآورى این خاطره، در حقیقت مقولهاى است که مىتواند به برکات فراوان و بیشمارى منتهى شود. لذا شما ملاحظه مىکنید که در زمان ائمّه(ع)، قضیهى گریستن و گریاندن براى امام حسین علیهالسّلام، براى خود جایى دارد. مبادا کسى خیال کند که در زمینهى فکر و منطق و استدلال، دیگر چه جایى براى گریه کردن و این بحثهاى قدیمى است! نه! این خیالِ باطل است. عاطفه به جاى خود و منطق و استدلال هم به جاى خود، هر یک سهمى در بناى شخصیت انسان دارد.
از بیانات رهبر معظم، 17/3/73