پيام
+
وقتى خبر رحلت امام را شنيدم http://60s.ir/Posts/30

MAHMOODD
90/3/16
حسان
تابستان بود و براى ما دبيرستانىها کلاس آموزش نظامى گذاشته بودند. آن روز طبق برنامه صبح زود هر روز از روستا راه افتادم و با مينىبوس به شهر آمدم تا در کلاس شرکت کنم.
هنوز کلاس شروع نشده بود و با دوستان مشغول صحبت بودم که دو نفر از دوستان صميمىام را حسابى پکر و غمگين ديدم ...
رزگل
من ازون لحظه فقط يه صحنه يادمه تو اشپزخونه کنار مامانم بودم که يهو يچي گفت من متوجه شدم ...البته خيلي هم بزرگ نبودم ولي قشنگ يادمه
حسان
سلام بر آن روح خدا و درود بر دلهاى پاک رهروانش.