سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
فرات(1)
لینک دلخواه نویسنده

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
رهبر انقلاب ، امام خمینی ، گفتمان انقلاب ، انتخابات 92 ، اهل بیت ، امام خمینى ، دعا ، دکتر جلیلى ، فتنه ، انتخابات ، انتخابات92 ، ولایت ، ولایت فقیه ، نصیحت ، امام على ، امام علی ، امامت ، آل خلیفه ، آل سعود ، ارتحال امام ، ازدواج ، اشعار رهبر انقلاب ، بصیرت ، اهل البیت ، رمضان ، فرهنگ ، ساده زیستی ، مجلس خبرگان ، مناجات ، مناجات شعبانیه ، انقلاب اسلامى ، رهبری ، روزه ، شیعه ، شیعیان بحرین ، ضیافت الهی ، طاهری ، طلاب ، طلاب جوان ، عاشورا ، عدالت ، عرفه ، عروس و داماد ، عزاداری ، عشق ، عقد ، علم ، عمار یاسر ، عید غدیر ، غدیر ، غزل ، فاطمه زهرا ، روشنگری ، ریاست جمهورى ، زن مسلمان ، زیارت ، انقلاب اسلامى ، انگلیس ، دفاع مقدس ، دکتر لنکرانى ، دکترجلیلى ، دیدار ، دکتر جلیلى ، رئیس جمهور ، راهیان نور ، رفتار انسانى ، مناجات ناشنوایان ، منافق ، مهدویت ، مهریه ، نجف ، نخبگان ، محرم ، مداحی ، مدعى اسلام ، مرثیه ، مرجعیت ، مشهد مقدس ، مظلومین ، معارف قرآن ، سال نو ، سردار شیرازی ، سلمان رشدى ، سیاست ، سیره شهدا ، شعبان ، شعر ، شهادت ، شهیدان رجایی و باهنر ، فرهنگ بسیجی ، فلسطین ، قرآن ، قطع نخاع ، فتوا ، فرمانده کل قوا ، بیت المال ، بیدارى اسلامى ، بیداری اسلامى ، پیامبر اسلام ، پیامبر اکرم ، تدبر در قرآن ، تقرب به خدا ، تقلب ، تقوا ، تنفیذ ، توسل ، توکل ، جامعه قرآنى ، جانبازان ، جبهه‌هاى سیاسی ، جرم بزرگ ، جلیلى ، جمکران ، جنگ تحمیلی ، جنگ صفین ، جهیزیه ، جواد محدثی ، جوان ، جوشن صغیر ، حضرت زهرا ، حضرت علی ، حفظ قرآن ، حکومت اسلامی ، حماسه حضور ، حماسه سیاسى ، حماسه سیاسی ، حوزه علمیه ، حکم ، خاطرات ، خانواده ، خلافت ، خواص ، خوشبختی ، دشمن شناسى ، دشمن شناسی ، اقتصاد ، امام حسین ، امام خامنه اى ، امام خامنه ای ، امام خامنه‌ای ، استکبار ، اسلام نما ، آمریکا ، آیات شیطانى ، ابن لبون ، اجتناب از گناه ، اذان صبح ، 14 خرداد ، 14 سکه ، 22 بهمن 88 ، 22خرداد ، 8 شهریور ، آرمان آفرینى ، امساک ، امین ، امام زمان ، امام سجاد ، انرژى هسته ای ، انس با تفاسیر ، انفجار ، انقلاب ، بحرین ، برنامه فرهنگى ، بسیج ، نظرسنجى ، نماز ، نهج البلاغه ، نوآوری ، نوروز ، هاشمى ، هویت ، وحدت ملى ، وعده الهی ، ولی فقیه ، یاد خدا ، یاران خراسانی ، گفتمان انقلاب اسلامى ، ما را تو می‌شناسى ، مجاهدت ، ولایت پذیرى ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :151
کل بازدید :617908
تعداد کل یاداشته ها : 79
103/2/8
12:11 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
حسان[483]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
قرآن و تفسیر رهبر معظم انقلاب کبوترانه کهف المهدی لیست وبلاگهاى قرآنى رهسپاریم با ولایت تا شهادت عشق سرخ وبلاگ بسیج بوی سیب بشیر آرامش جاویدان تحقق اهداف شهدا خط سوم باد صبا بندیر او خواهد آمد برو بچه های ارزشی بصیرت فاااااصله... سیب گلاب سیمرغ مهدی، منجی بشریت یار خراسانى صبح دیگری در راه است.. نسیم بهار زندگی باید کرد نور کشکول شمیم حیات شمیم انتظار عشق یعنی در فراقش سوختن آخرالزمان و منتظران ظهور کیمیا لــبــخــنــد قـــلـــم نهِ/ دی/ هشتاد و هشت عاشق آسمونی مهر بر لب زده توشه آخرت گل پیچک یا علی گفتیم و عشق آغاز شد دهیارى آبینه فانوس ردّ پای او هفته نامه نه دى حدائق ذات بهجة شیعیان! او خواهد آمد... O2H-SMS پناه قرآن منطقه آزاد غلط غولوت مـهــــدی یــاران به عشق ارباب شیعه علی راه نشانم بده ... قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات ولایت دات کام خادمین کهف الشهداء دکتر علی حاجی ستوده من اجل تراب البحرین اصبحناشهداء حفاظ عــــــفـــــــاف و حـــــجــــــاب بانوی آفتاب مناطق عملیاتی جبهه جنوب پیامک 590 عطر ریحان عاشق خدا منطقه آزاد بی صدا میخوانمت بچه مرشد! یکی بود هنوزهم هست صاعقه دکتر علی حاجی ستوده کانون فرهنگی شهدای شهریار صرفا جهت اطلاع شهید عباس افشار سیاه مشق های میم.صاد زندگی کاروانی مجله فرهنگی هنری آرمان شایگان یامهدی چند تکه عاشقانه پلاک 40 امام زمان از فرش تا عرش شهید شلمچه داستان نویس آشنای غریب مردود استان قدس لحظه های آبی عشق پنهان رایحه ظهور زنجان رقصی میان میدان مین حنا، دختری با مقنعه اخراجیها سکوت سبز EMOZIONANTE یک یادداشتهای روزانه رضا سروری شبستان بادصبا مسیحاى سبحان بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن مهاجر

آیت الله خامنه ایعید غدیر را فرموده‌اند: «عید اللَّه الاکبر»؛ از همه‌ى اعیاد موجود در تقویم اسلامى این عید بالاتر است؛ پرمغزتر است؛ تأثیر این عید از همه‌ى این اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تکلیف امت اسلامى در زمینه‌ى هدایت، در زمینه‌ى حکومت، در این حادثه‌ى غدیر معیّن شده است. حرفى نیست که بر طبق توصیه‌ى پیامبر اعظم در غدیر عمل نشد - پیغمبر هم طبق بعضى از روایتها خبر داده بود که عمل نخواهد شد - اما مسئله‌ى غدیر، مسئله‌ى ایجاد یک شاخص است، یک معیار و میزان است. تا آخر دنیا مسلمانان میتوانند این شاخص را، این معیار را جلوى خودشان قرار بدهند و تکلیف مسیر عمومیِ امت را معیّن کنند. اینى که پیغمبر اکرم حساسترین زمان را براى اعلام مسئله‌ى ولایت انتخاب کرد، این انتخابِ پیغمبر نبود، انتخابِ خداى متعال بود. از طرف پروردگار وحى رسید که: «بلّغ ما انزل الیک من ربّک».(1) نه اینکه پیغمبر مسئله‌ى امامت و ولایت را از سوى پروردگار قبلاً نمیدانست؛ چرا، از اولِ بعثت براى پیغمبر مسئله روشن بود. بعد هم حوادث گوناگون این بیست و سه سال، آنچنان این حقیقت را عریان کرد و آشکار کرد که جاى تردیدى باقى نمیگذاشت؛ اما اعلان رسمى باید در حساس‌ترین زمان اتفاق می‌افتاد و به دستور پروردگار اتفاق افتاد: «بلّغ ما انزل الیک من ربّک و أن لم تفعل فما بلّغت رسالته»؛(2) یعنى این یک رسالت الهى است که باید بگوئی. بعد هم که در غدیر خم، در نزدیکى جحفه، نبى مکرم مردم را متوقف کردند، کاروانهاى حجاج را جمع کردند و این مطلب را اعلان کردند، آیه‌ى شریفه آمد که: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی»؛(3) نعمت کامل شد، دین کامل شد. در سوره‌ى مبارک مائده قبل از آیه‌ى «الیوم اکملت»، این آیه‌ى مبارک است: «الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون»؛(4) امروز روز یأس و ناامیدى دشمنان است؛ یعنى معیار مشخص شد، شاخص معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز کنند، شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند کرد، تردیدى باقى نخواهد ماند. اهمیت غدیر این است.
ادامه مطلب...

  

گزیده بیانات رهبر انقلاب در مورد دعا

دولت اسلام
رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای
اقبال بزرگى که شما جوانان آورده‌اید این است که در دوره‌ى حاکمیت اسلام هستید. بعضى در این دوره متولد شده‌اید و بعضى در این دوره، جوانى‌تان را گذرانده‌اید و این، اقبال بسیار بزرگى است.
خوشا به حالتان! کمااین‌که، حضرت امام حسین علیه‌السلام، در «دعاى عرفه» خدا را شکر مى‌کند که در دولت کفر به دنیا نیامده است. (چون ایشان در دولت پیغمبر به دنیا آمدند.) آرى! این قضیه آن‌قدر عظمت دارد که امام حسین، آن هم در دعاى عرفه خدا را شکر مى‌کند که او را در دولت کفر به دنیا نیاورده و در دولت اسلام به دنیا آورده است. (15/11/1379)
توجه به ترجمه‌ی ادعیه
من به جوانها قویا توصیه میکنم که به ترجمه‌ى این دعاها توجه کنند.
این دعاهاى عرفه و ابى‌حمزه، پر از معارف است. (نماز جمعه‌ى تهران 21/7/1385)
از دست ندهید...
فردا، روز عرفه است؛ روز دعا و ذکر و تضرع و ابتهال و راز و نیاز است؛ بخصوص شما جوان‌ها قدر این روزهاى بزرگ و این ساعات باارزش را بدانید. همین رابطه‌ى با خداست که سینه‌ها و دل‌ها را منشرح مى‌کند؛ راه را براى انسان باز مى‌کند؛ عزم و اخلاص به انسان مى‌دهد؛ به کارها برکت مى‌بخشد؛ توفیق الهى را بر سر انسان سایه‌گستر مى‌کند و نتیجه‌ى آن، پیشرفت در خط اصیل ارزش‌هاى اسلامى است. این روزها و این ساعات باارزش را هرگز از دست ندهید. (دیدار مردم قم 19/10/1384)
بهترین خواسته‌ها برای انسان
رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای
دعاهایى که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولا خواسته‌هایى در این دعاها گنجانده شده است که به ذهن امثال ماها اصلا خطور نمى‌کند و انسان از زبان ائمه (علیهم‌السلام) آنها را از خدا طلب مى‌کند. در دعاى ابوحمزه و دعاى افتتاح و دعاى عرفه بهترین مطالبات و خواسته‌ها براى انسان مطرح مى‌شود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، مى‌تواند براى او سرمایه باشد. ثانیا در این دعاها مایه‌هاى خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانى ادا شده است که دل را خاشع و نرم مى‌کند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگى و شوق در این دعاها موج مى‌زند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند. (نماز جمعه‌ى تهران، 29/7/1384)
تعلیمات ادعیه به مردم
چرا ما مردم را به سطحى‌اندیشى و عوام بودن متهم مى‌کنیم؟ چون عواطف جوشان دارند؟ این از امتیازات مردم ماست؛ به‌خاطر ولایت ائمه‌ى اطهار (علیهم‌السلام) است؛ آنها ما را این‌طورى بار آورده‌اند؛ هم با تعلیماتى که به ما داده‌اند - این دعاى عرفه، این دعاى کمیل، این دعاهاى صحیفه‌ى سجادیه، این معارف عاطفه‌برانگیز و احساس برانگیز - هم با خاطره‌هاى خودشان. ماجراى شهادت حضرت ابى‌عبدالله، عاشوراى ما، دهه‌ى محرم ما و دهه‌ى فاطمیه‌ى ما را دیگر مسلمانها ندارند؛ ما داریم. (دیدار مسئولان استان کرمان، 19/2/1384)
زمزمه‌ى محبت‌آمیز با پروردگار
بعد مى‌رسیم به مسأله‌ى پاکیزه بودن اخلاقى و پاکیزه بودن عملى، که در سایه‌ى تدین به‌دست مى‌آید؛ این هم خودش عالمى است. لذتهایى در زندگى انسان وجود دارد که قابل توصیف نیست و با هیچ ابزار مادى هم به‌دست نمى‌آید. لذت انس با خدا، لذت ذکر، لذت لحظه‌یى که شما احساس مى‌کنید در حال نماز یا در حال دعاى عرفه یا در حال دعاى کمیل دارید با مرکز زیبایى‌ها و نیکى‌ها و آفریننده‌ى همه‌ى اینها در خلوت حرف مى‌زنید - توى جمع هستید، اما با او احساس خلوت مى‌کنید - لذت بسیار بالایى است؛ دیریاب و کمیاب است؛ اما لذت بسیار عجیبى است. قاعدتا شماها هم این را تجربه کرده‌اید. گاهگاهى همه‌ى انسانها این حالت را تجربه مى‌کنند؛ براى آنها مواردى پیش مى‌آید و لحظه‌یى، دقیقه‌یى و یا ساعتى این لذت را احساس مى‌کنند. مشکل ما این است که به‌خاطر آلودگى‌ها و گرفتارى‌هاى دوروبرمان نمى‌توانیم آن لحظه را ادامه دهیم؛ اما در آن لحظه اگر زیباترین چیزها را هم بر شما عرضه کنند، میل و رغبتى ندارید؛ دلتان مى‌خواهد در همان خلوت انس با خدا و تبادل زمزمه‌ى محبت‌آمیز با پروردگار وقت خود را بگذرانید. (دیدار اعضاى جامعه اسلامى دانشجویان، 15/11/1383)
با تقواى خودت مرا خوشبخت کن
باید به خداى متعال توکل کنید و تقواى الهى را هم از او بخواهید. چند روز پیش در دعاى مبارک امام حسین علیه‌السلام در روز عرفه، خواندید: «اللهم اجعلنى اخشاک کأنى اراک و اسعدنى بتقویک و لا تشقنى بمعصیتک».«و اسعدنى بتقویک»؛ با تقواى خودت مرا خوشوقت و خوشبخت کن. «ولاتشقنى»؛ با معصیت خودت مرا بدبخت نکن. باید از خدا تقواى الهى را خواست. ان‌شاءالله توجهات و رحمت خداى متعال هم به سمت شما نازل است.
(دیدار اعضاى سازمان عقیدتى، سیاسى ناجا، 7/12/1380)

مأخذ: پایگاه دفتر نشر آثار رهبر معظم انقلاب


88/9/4::: 7:14 ع
نظر()
  

شعر منتشر نشده‌ای از رهبر معظم انقلاب با عنوان «مناجات ناشنوایان»، به مناسبت هشتم مهرماه (سی‌ام سپتامبر)، روز جهانی ناشنوایان، در برنامه‌ی گرامیداشت این روز در سازمان بهزیستی قرائت شد. متن این شعر (که در سال 1375 سروده شده و به همرا تصویر دستخط معظم‌له در در سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب منتشر شده) چنین است:

«مناجات ناشنوایان»
ما خیل بندگانیم ما را تو می‌شناسی
هر چند بی‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

ویرانه‌ئیم و در دل گنجی ز راز داریم
با آنکه بی‌نشانیم، ما را تو می‌شناسی

با هر کسی نگوییم راز خموشی خویش
بیگانه با کسانیم ما را تو می‌شناسی

آیینه‌ایم و هرچند لب بسته‌ایم از خلق
بس رازها که دانیم ما را تو می‌شناسی

از قیل و قال بستند، گوش و زبان ما را
فارغ از این و آنیم ما را تو می‌شناسی

از ظن خویش هرکس، از ما فسانه‌ها گفت
چون نای بی‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

در ما صفای طفلی، نفْسُرد از هیاهو
گلزار بی‌خزانیم ما را تو می‌شناسی

آیینه‌سان برابر گوییم هرچه گوییم
یک‌رو و یک‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

خط نگه نویسد حال درون ما را
در چشم خود نهانیم ما را تو می‌شناسی

لب بسته چون حکیمان، سرخوش چو کودکانیم
هم پیر و هم جوانیم ما را تو می‌شناسی

با دُرد و صافِ گیتی، گه سرخوش است گه غم
ما دُرد غم کشانیم ما را تو می‌شناسی

از وادی خموشی راهی به نیک‌روزی است
ما روزبه، از آنیم ما را تو می‌شناسی

کس راز غیر از ما، نشنید بس «امینیم»
بهر کسان امانیم ما را تو می‌شناسی

75/1/14

تصویر دستخط رهبر معظم انقلاب
ادامه مطلب...

88/7/11::: 10:30 ص
نظر()
  

فوق‌العاده نگران شدم، با حال بسیار ضعیف و ناتوانى که داشتم خودم را رساندم پاى تلفن، نشستم، بنا کردم این‌جا آن‌جا تلفن کردن، اما خبرها همه متناقض و نگران کننده بود. یکى مى‌گفت که حالشان خوب است، یکى مى‌گفت زنده بیرون آمدند، یکى مى‌گفت جسدشان پیدا نشده، یکى مى‌گفت توى بیمارستانند و من تا اوائل شب که خبر درستى به من نرسیده بود در حالت فوق‌العاده بد و نگرانى به سر مى‌بردم، تا بالأخره…
من بیمار بودم، تازه از بیمارستان خارج شده بودم، در منزلى ... استراحت مى‌کردم و در جریان اوضاع و احوال هم قرار مى‌گرفتم؛ مرحوم شهید رجایى و شهید باهنر و برادران دیگر (می‌آمدند و) مسائل را با من در میان مى‌گذاشتند. لیکن خود من شرکت فعالى در جریانات نمى‌توانستم داشته باشم.
در این اواخر تدریجاً حالم بهتر شده بود، گاهى در جلسات شرکت مى‌کردم، کمااین‌که در شب قبل از حادثه؛ در جلسه‌اى در اتاق خود مرحوم رجایى شرکت کردم و راجع به مسائل مهم مملکتى صحبت مى‌کردیم. بنابراین دور بودم از محل حادثه (انفجار) و بعدازظهر هم بود، من هم بیمار بودم و خوابیده بودم، از خواب که بیدار شدم از بچه‌هاى پاسدار، برادرهایى که پهلوى من بودند یک زمزمه‌هایى شنیدم. گفتم چیه؟ گفتند که یک بمب در نخست‌وزیرى منفجر شده است. گفتم که کى آن‌جا بوده؟ گفتند که رجایى و باهنر هم بودند، من فوق‌العاده نگران شدم، با حال بسیار ضعیف و ناتوانى که داشتم خودم را رساندم پاى تلفن، نشستم، بنا کردم این‌جا آن‌جا تلفن کردن، اما خبرها همه متناقض و نگران کننده بود. یکى مى‌گفت که حالشان خوب است، یکى مى‌گفت زنده بیرون آمدند، یکى مى‌گفت جسدشان پیدا نشده، یکى مى‌گفت توى بیمارستانند و من تا اوائل شب که خبر درستى به من نرسیده بود در حالت فوق‌العاده بد و نگرانى به سر مى‌بردم، تا بالأخره مطلب برایم روشن شد.
احساسات من در آن موقع طبیعى است که چه احساساتى بود. دو دوست عزیز و قدیمى، دو انقلابى، دو عنصر طراز اول جمهورى اسلامى را از دست داده بودیم و من شدیداً احساس خسارت مى‌کردم، احساس ضایعه مى‌کردم، احساس غم مى‌کردم و از طرفى احساس خشم نسبت به آن کسانى که عاملین این حادثه بودند مى‌کردم و همین بود که فردا صبح زود با این‌که خیلى بى‌حال بودم پا شدم، سوار ماشین شدم، آمدم براى تشییع جنازه به مجلس، و با این‌که اطبا همه من را منع مى‌کردند که من شرکت نکنم و دخالت نکنم، دیدم طاقت نمى‌آورم که شرکت در مراسم نکنم، آمدم آن‌جا روى ایوان جلوى مجلس و یک سخنرانى‌اى هم با کمال هیجان کردم که دور و ور من را دوستان گرفته بودند که نبادا من بیفتم، از بس هیجان داشتم. به‌هرحال براى من بسیار حادثه‌ى تلخى بود، یعنى شاید بتوانم بگویم تلخ‌ترین حادثه‌اى بود که تا آنروز من دیده بودم، زیرا حادثه‌ى هفت‌تیر که مى‌توانست براى من تلخ‌تر باشد هنگامى اتفاق افتاده بود که من آن روز بیهوش بودم و نمى‌فهمیدم، بعد تدریجاً با این حادثه ذره ذره آشنا شدم و اطلاع پیدا کردم، اما این حادثه‌ى ناگهانى به خصوص بعد از حادثه‌ى هفت تیر براى من شاید تلخ‌ترین حادثه‌اى بود که تا آن روز براى من پیش آمده بود
.


88/6/9::: 5:30 ع
نظر()
  

به گزارش خبرنگار آئین و اندیشه خبرگزارى فارس، حجت‌الاسلام رجبی، مدیر جدید حوزه علمیه مروی تهران و مدارس تابعه، پیش از ظهر امروز (1 شهریور 88) در آغاز سال تحصیلی این حوزه افزود: در نخستین سالی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، زعامت انقلاب اسلامی را عهده‌دار شده بودند، خدمت ایشان رسیدیم و این افتخار را داشتیم که جشن عمامه‌گذاری طلاب با حضور مبارک ایشان انجام شود. ولی امر مسلمین در آن روز به ما گفتند که مردم سه گمان به شما دارند که اگر اشتباه کنید، تیرتان به خطا خواهد رفت و بهتر است به دنبال سایر کارهای شرافتمندانه بروید تا عاقبت به خیر شوید.
وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری در آن روز ما را به سه چیز سفارش کردند. اول آنکه فرمودند: شما اهل علم هستید. مبادا سوادتان کمتر از مردم عادی باشد یا غیرملبس‌ها از شما باسوادتر باشند. مثلاً اگر یک دانش‌آموز ببیند قرائت نماز یا قرآن شما اشکال دارد، فکر می‌کند که در سایر امور هم از او عقب‌ترید.
رجبی افزود: دومین توصیه رهبر معظم انقلاب به ما طلاب این بود که مراقب رفتارمان در میان مردم باشیم و عالمانه برخورد کنیم. ایشان به ما فرمودند: به شما در جامعه «آقا» می‌گویند. مثلاً به پیشنماز مسجد می‌گویند «آقای مسجد». مبادا شما کاری بکنید که مردم از آقای خودشان ناامید شوند.
مدیر جدید حوزه علمیه مروی درباره این بند توصیه‌های رهبری به طلاب جوان گفت: اگر کسی در فعالیت‌های اقتصادی ظاهر شود یا برود در دنیای غرب، مطابق میل دانشگاه هاروارد صحبت کند، می‌شود «آقای هاروارد!» و این دیگر مد نظر نیست.
مدرس حوزه‌های علمیه همچنین اظهار داشت: توصیه سوم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به طلاب جوان این بود که: مردم به شما التماس دعا می‌گویند، چون فکر می‌کنند شما به خدا نزدیک‌ترید و حرفتان خریدار دارد. مبادا در خلوت خودتان این پندار مردم را ضایع کنید و از مردم در توجه به مناجات، مستحبات و نوافل عقب بمانید.


88/6/2::: 2:9 ع
نظر()
  
جنب و جوش اطراف جایگاه از آغاز قریب الوقوع مراسم خبر می‌دهد. دو پشتی در هر سوی صندلی روی جایگاه، تعداد کسانی که همراه رهبر انقلاب وارد خواهند شد را چهار نفر نشان می‌دهد. (+)
آن سوی پرده، رهبر انقلاب به همراه روسای سه قوه و دبیر شورای نگهبان به سمت حسینیه می‌آیند. در راه، وزیر ارتباطات از تمبر منتشر شده به مناسبت حضور 40 میلیونی مردم در انتخابات ریاست جمهوری رونمایی می‌کند. عنوان تمبر «جشن 22 خرداد» است. رهبر و روسای قوا و دبیر شورای نگهبان تابلوی یادبود تمبر را امضا می‌کنند
[لینک دانلود مستقیم] فیلم رونمایى از تمبر توسط رهبر معظم (حجم: 2 مگابایت، فرمت: wmv)

  

اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهایى که بر ملتها وارد میشود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‏بصیرتى است. خطاهایى که بعضى از افراد میکنند - مى‏بینید در جامعه‏ى خودمان هم گاهى بعضى از عامه‏ى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهایى میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه‏ى مردم است - بر اثر بى‏بصیرتى است؛ خیلى‏هایش، نمیگوییم همه‏اش.
بصیرت خودتان را بالا ببرید، آگاهى خودتان را بالا ببرید. من مکرر این جمله‏ى امیرالمؤمنین را به نظرم در جنگ صفین در گفتارها بیان کردم که فرمود: «الا و لایحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر».(1) میدانید، سختى پرچم امیرالمؤمنین از پرچم پیغمبر، از جهاتى بیشتر بود؛ چون در پرچم پیغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زیر پرچم امیرالمؤمنین دشمن و دوست آنچنان واضح نبودند. دشمن همان حرفهایى را میزد که دوست میزند؛ همان نماز جماعت را که تو اردوگاه امیرالمؤمنین میخواندند، تو اردوگاه طرف مقابل هم - در جنگ جمل و صفین و نهروان - میخواندند. حالا شما باشید، چه کار میکنید؟ به شما میگویند: آقا! این طرفِ مقابل، باطل است. شما میگوئید: اِ، با این نماز، با این عبادت! بعضى‏شان مثل خوارج که خیلى هم عبادتشان آب و رنگ داشت؛ خیلى. امیرالمؤمنین از تاریکى شب استفاده کرد و از اردوگاه خوارج عبور کرد، دید یکى دارد با صداى خوشى میخواند: «أمّن هو قانت ءاناء اللّیل»(2) - آیه‏ى قرآن را نصفه شب دارد میخواند؛ با صداى خیلى گرم و تکان دهنده‏اى - یک نفر کنار حضرت بود، گفت: یا امیرالمؤمنین! به‌به! خوش به حال این کسى که دارد این آیه را به این قشنگى میخواند. اى کاش من یک مویى در بدن او بودم؛ چون او به بهشت می‌رود؛ حتماً، یقیناً؛ من هم با برکت او به بهشت میروم. این گذشت، جنگ نهروان شروع شد. بعد که دشمنان کشته شدند و مغلوب شدند، امیرالمؤمنین آمد بالاسر کشته‏هاى دشمن، همین طور عبور میکرد و میگفت بعضى‏ها را که به رو افتاده بودند، بلندشان کنید؛ بلند میکردند، حضرت با اینها حرف میزد. آنها مرده بودند، اما میخواست اصحاب بشنوند. یکى را گفت بلند کنید، بلند کردند. به همان کسى که آن شب همراهش بود، حضرت فرمود: این شخص را میشناسى؟ گفت: نه. گفت: این همان کسى است که تو آرزو کردى یک مو از بدن او باشى، که آن شب داشت آن قرآن را با آن لحن سوزناک میخواند! اینجا در مقابل قرآن ناطق، امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلّین) میایستد، شمشیر میکشد! چون بصیرت نیست؛ بصیرت نیست، نمیتواند اوضاع را بفهمد.
بنده بارها این جبهه‌هاى سیاسى و صحنه‌هاى سیاسى را مثال میزنم به جبهه‌ى جنگ. اگر شما تو جبهه‌ى جنگ نظامى، هندسه‌ى زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهاى بزرگ هست. براى همین هم هست که شناسائى میروند. یکى از کارهاى مهم در عمل نظامى، شناسائى است؛ شناسائى از نزدیک، که زمین را بروند ببینند: دشمن کجاست، چه جورى است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه کار باید بکنند. اگر کسى این شناسائى را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت مى‏بینید که دارد خمپاره‏اش را، توپخانه‌اش را آتش میکند به طرفى، که اتفاقاً این طرف، طرفِ دوست است، نه طرفِ دشمن. نمیداند دیگر. عرصه‏ى سیاسى عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت مى‌بینید آتش توپخانه‌ى تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتى است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است.
یکى از کارهاى مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقائق را بدون تعصب روشن کنند؛ بدون حاکمیت تعلَقات جناحى و گروهى و بر دل آن گوینده. اینها مضرَ است. جناح و اینها را باید کنار گذاشت، باید حقیقت را فهمید. در جنگ صفین یکى از کارهاى مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونى داشتند. همینى که حالا امروز به آن جنگ روانى میگویند، این جزو اختراعات جدید نیست، شیوه‌هاش فرق کرده؛ این از اول بوده. خیلى هم ماهر بودند در این جنگ روانى؛ خیلى. آدم نگاه مى‌کند کارهایشان را، مى‌بیند که در جنگ روانى ماهر بودند. تخریب ذهن هم آسانتر از تعمیر ذهن است. وقتى به شما چیزى بگویند، سوءظنى یک جا پیدا کنید، وارد شدن سوء ظن به ذهن آسان است، پاک کردنش از ذهن سخت است. لذا آنها شبهه‏افکنى میکردند، سوء ظن را وارد میکردند؛ کار آسانى بود. این کسى که از این طرف، خودش را موظف دانسته بود که در مقابل این جنگ روانى بایستد و مقاومت کند، جناب عمار یاسر بود، که در قضایاى جنگ صفین دارد که با اسب از این طرف جبهه، به آن طرف جبهه و صفوف خودى میرفت و همین طور این گروه‏هائى را که - به تعبیرِ امروز، گردانها یا تیپهاى جدا جداى از هم - بودند، به هر کدام میرسید، در مقابل آنها مى‏ایستاد و مبالغى براى آنها صحبت میکرد؛ حقائقى را براى آنها روشن میکرد و تأثیر میگذاشت. یک جا میدید اختلاف پیدا شده، یک عده‏اى دچار تردید شدند، بگو مگو توى آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میکرد، تبیین میکرد؛ این گره‏ها را باز می‏کرد.
بنابراین، بصیرت مهم است. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. آدم گاهى مى‏بیند که متأسفانه بعضى از نخبگان خودشان هم دچار بى‏بصیرتى‏اند؛ نمیفهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفى یکهو به نفع دشمن میپرانند؛ به نفع جبهه‏اى که همتش نابودى بناى جمهورى اسلامى است به نحوى. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدمهاى بدى هم نیستند، نیت بدى هم ندارند؛ اما این است دیگر. بى‏بصیرتى است دیگر. این بى‏بصیرتى را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفتگو با انسانهاى مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوى تقلیدى - که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمیخواهم - از بین ببرید. کسانى هستند که میتوانند با استدلال، آدم را قانع کنند؛ ذهن انسان را قانع کنند. و حتّى حضرت ابى‏عبداللَّه‏الحسین (علیه‏السّلام) هم از این ابزار در شروع نهضت و در ادامه‏ى نهضت استفاده کرد.

______________
1) نهج البلاغه، خطبه‏ى 173
2) زمر: 9

88/5/22::: 6:32 ع
نظر()
  

من این خاطره را بارها نقل کرده‏ام: در روزهاى سوم چهارم جنگ بود، توى اتاق جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ بنده هم بودم، مسئولین کشور؛ رئیس جمهور، نخست وزیر - آن وقت رئیس جمهور بنى‏صدر بود، نخست وزیر هم مرحوم رجایى بود - چند نفرى از نمایندگان مجلس و غیره، همه آنجا جمع بودیم، داشتیم بحث میکردیم، مشورت میکردیم. نظامى‏ها هم بودند. بعد یکى از نظامى‏ها آمد کنار من، گفت: این دوستان توى اتاق دیگر، یک کار خصوصى با شما دارند. من پا شدم رفتم پیش آنها. مرحوم فکورى بود، مرحوم فلاحى بود - اینهائى که یادم است - دو سه نفر دیگر هم بودند. نشستیم، گفتیم: کارتان چیست؟ گفتند: ببینید آقا! - یک کاغذى در آوردند. این کاغذ را من عیناً الان دارم توى یادداشتها نگه داشته‏ام که خط آن برادران عزیز ما بود - هواپیماهاى ما اینهاست؛ مثلاً اف  5، اف 4، نمیدانم سى 130، چى، چى، انواع هواپیماهاى نظامىِ ترابرى و جنگى؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند. بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آماده‏ى به کار داریم که تا فلان روز آمادگى‏اش تمام میشود. اینها قطعه‏هاى زودْتعویض دارند - در هواپیماها قطعه‏هائى هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض بشود - میگفتند ما این قطعه‏ها را نداریم. بنابراین مثلاً تا ظرف پنج روز یا ده روز این نوع هواپیما پایان میپذیرد؛ دیگر کأنه نداریم. تا دوازده روز این نوعِ دیگر تمام میشود؛ تا چهارده پانزده روز، این نوع دیگر تمام میشود. بیشترینش سى 130 بود. همین سى 130 هائى که حالا هم هست که حدود سى روز یا سى و یک روز گفتند که براى اینها امکان پرواز وجود دارد. یعنى جمهورى اسلامى بعد از سى و یک روز، مطلقاً وسیله‏ى پرنده‏ى هوائى نظامى - چه نظامى جنگى، چه نظامى پشتیبانى و ترابرى - دیگر نخواهد داشت؛ خلاص! گفتند: آقا! وضع جنگ ما این است؛ شما بروید به امام بگوئید. من هم از شما چه پنهان، توى دلم یک قدرى حقیقتاً خالى شد! گفتیم عجب، واقعاً هواپیما نباشد، چه کار کنیم! او دارد با هواپیماهاى روسى مرتباً مى‏آید. حالا خلبانهایش عرضه‏ى خلبانهاى ما را نداشتند، اما حجم کار زیاد بود. همین طور پشت سر هم مى‏آمدند؛ انواع کلاسهاى گوناگون میگ داشتند.
ادامه مطلب...

  

جوان از دیدگاه رهبر معظم انقلاب

مهمترین نیاز جوانان
راجع به نیازهای جوانها زیاد صحبت می شود؛ من گفته‏ام، قبل از من هم گفته‏اند؛ اما می‏دانید از نظر من مهمترین نیاز جوانان چیست؟
نیاز عمده‏ی جوانان، هویت است؛ باید هویت و هدف خودش را بشناسد: باید بداند کیست و برای چه می خواهد تلاش و کار کند. دشمن می خواهد هویت جوان ایرانی را از او بگیرد؛ اهداف را از بین ببرد؛ افقها را تیره کند؛ به او بگوید تو یک موجود حقیر و محدود هستی؛ پیش من بیا تا تو را زیر بال بگیرم. معلوم است؛ کشور ثروتمند ایران و منطقه ی بسیار مهم و راهبردی ما و تأثیرات فراوانی که این ملت از همه سو می تواند بگذارد؛ همه از طریق تحقیر شخصیت جوانها، در مشت دشمن می آید. امروز برنامه ی دشمن نسبت به شما جوانها این است؛ خیلی باید بیدار باشید.
کسانی این طور وانمود می کنند که نسلی که دارد روی کار می آید ـ که اصطلاحاً به آن «نسل سوم انقلاب» می‏گویند ـ پشت کرده به انقلاب و رویگردان از ارزشهای دینی است؛ یا اگر هم نیست، به طور اجتناب ناپذیری این طور خواهد شد! بنده صددرصد حرف آنها را رد می‏کنم. نه این که من عوامل فساد برانگیز فرهنگی را نمی‏بینم یا نمی‏شناسم یا از آنها خبر ندارم؛ نخیر، بنده از ماهواره، اینترنت، رمانها، فیلمها، آهنگها و حرفهای فاسد کاملاً خبر دارم و آنها را دست کم نمی‏گیرم.
... اما معتقدم نسل کنونی امروز این قدر هم آسیب‏پذیر و شکننده نیست؛ این را بد فهمیده‏اند.
... امروز جوان ایرانی، آگاه، با معرفت، بصیر، سیاسی و اهل تحلیل است؛ و از همه بالاتر با ایمان است ... جوان که پرورش یافته‌ی دوران انقلاب است، از معرفت دینی برخوردار است، ایمانش هم ایمان عمیقی است؛ البته احتیاج دارد که تغذیه‌ی معنوی و فکری دایمی شود. ابزارها و فعالیتها و کارهای فرهنگی باید در اختیار جوان قرار بگیرد. روحانیون خوشفکر و دانشگاهیان مؤمن باید در مقابل ایمان جوانان احساس مسئولیت کنند.(1)
ادامه مطلب...

  
دکتر علی عسکری
khameneiچند سالی است که رهبر انقلاب در آستانه‌ی سال نو شمسی بر اساس دغدغه‌های نظام اسلامی یا نیازهای فرهنگی و سیاسی جامعه، نامی برای سال جدید برمی‌گزینند و از یکایک مردم و مسؤولان می‌خواهند به این نام‌گذاری و عمل به محتوای آن پایبند باشند. این سنت حسنه که برگرفته از نیازها و ضرورت‌های امروزین انقلاب اسلامی و جامعه‌ی ماست از چند منظر قابل تأمل و بررسی است.
در ابتدایی‌ترین سطح تحلیل می‌توان این نام‌گذاری را به منزله‌ی "دستور مستقیم" رهبری دانست که در بردارنده‌ی جهتِ کلانِ مورد نظر برای دستگاه‌های حکومتی است و به این شکل در آستانه‌ی سال جدید به آن‌ها ابلاغ می‌گردد. این تحلیل هرچند غلط نیست اما پذیرش آن به سادگی و بدون توجه به سایر ابعاد متصور، فروکاستن نقش و جایگاه فرهنگی رهبری و تنها تکیه بر وجوه حکومتی ایشان است.
در سطح بعدی تحلیل، ارزیابی موضوع با چارچوب "رهبری فرهنگی" جامعه و نظام اسلامی مطابقت دارد و این‌گونه نام‌گذاری‌ها یک نوع "سیاست‌گذاری فرهنگی" برای حاکمیت و القای جهت فرهنگی به مردم در نظر گرفته می‌شود؛ یعنی رهبری هم در سطح حاکمیتی و هم در سطح امامت امت اسلامی به تعیین وظیفه‌ی نهادهای حکومتی و آرمان‌آفرینی در لایه‌ی فرهنگ عمومی می‌پردازند.
اگر تحلیل دوم را دقیق‌تر و جامع‌تر بدانیم در آن صورت بر نقش رهبریِ فرهنگیِ رهبر انقلاب تکیه نموده‌ایم و آن را بر سایر نقش‌های حکومتی ایشان مقدم داشته‌ایم. اما آیا واقعاً می‌توان رابطه‌ی رهبری فرهنگی با فرهنگ عمومی را در مؤلفه‌هایی چون نام‌گذاری سال‌ها جست و جو کرد؟
برای یافتن پاسخی درخور این پرسش، لازم است اشاره‌ای به ابعاد موضوع رهبری فرهنگی داشته باشیم. هرچند از سالیانی بیش از یک‌دهه تفاوت‌های میان مدیریت و رهبری مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است اما بررسی این امر در حوزه‌ی فرهنگ و مدیریت فرهنگی قطعاً نیازمند تأمل بیشتری است؛ چرا که در این عرصه سروکار ما غالباً با مفاهیم است تا تعاریف؛ و ناگزیر دقت و هوشمندی بیشتری باید داشت.
ادامه مطلب...
  
<      1   2   3   4